نوشته شده توسط: RezaTiger
یک هنر درونی اصیل ، بدن را تبدیل به بستری مناسب برای تبلور افکار می نماید. برای دستیابی به این هدف ، باید ظرفیت های درونی جسم و فکر را افزایش داد و سپس بر روی این نیروی درونی متمرکز شد.
« چی » نیروی محرکه کل جهان و همین طور انسانهاست . « چی » تمام فعالیتهای ارادی و غیر ارادی بشر را کنترل می کند. راهب های بودایی به این نکته پی بردند که اگر بشود این نیرو را از طریق اعصاب خود آگاه کنترل کرد ، تحول عظیمی در قدرت های روحی و جسمی بشر به وجود خواهد آمد و این وسیله خارق العاده ای برای توسعه تمرینات رزمی آنان محسوب می شود. این نوع « چی » را ، میتوان « چی » مغز یا « چی » فکر نامید.
سیستم های درونی با اعمال فشار جداگانه ای بر روی ذهن و بدن به تقویت هماهنگی این دوعنصر می پردازند. درحالت عادی ، برای مثال وقتی فرد مورد تهاجم قرار بگیرد ابتدا اعصاب چشم به بررسی و شناسایی ضربه میپردازند و سپس اطلاعات ارسالی در مغز مورد پردازش قرار گرفته و مشخص می شود که این ضربه تا چه حد خطرناک است.
نتیجه این پردازرش این است که مغز به اعصاب حرکتی بدن دستور حرکت مناسب را می دهد که البته در بسیاری از موارد هم عمل مورد نظر ، اشتباه بوده و همانطور که می دانید اغلب هیچ وقت فرصت پیدا نمی کنید تا اشتباه خود را تصحیح کنید.
حال اگر به تمرین صحیح هنرهای رزمی پرداخته باشید ، احساسات درونی شما بر اعصاب و احساسات بیرونی غلبه پیدا می کنند بنابراین تمام مراحلی که در بالا ذکر شد تبدیل به یک مرحله می شود .